شادمانی بی سبب ...

ساخت وبلاگ
از عشق هیچ چیز نمیدانمچیزی برای آنکه بدانم نیستچشمان مرگ بار زنی زیباآرام بخش زیر زبانم نیستمن تازه عاشقت شده ام امااز هرچه بر تو رفته خبر دارمبا من بگو که در نسخ خطیتخطی برای آنکه بخوانم نیستمن کل آسمان تو را گشتمدیریست کفتران به تو مشغولندای کاش نامه ای به تو اما حیفطوقی پیر نامه رسانم نیستمیخواستم سفر کنمو یک شبدیدم سبک شده چمدان یعنیبا چشم های خیس خودم د شادمانی بی سبب ......
ما را در سایت شادمانی بی سبب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ekhateratman-tarik-fateme742 بازدید : 170 تاريخ : يکشنبه 30 ارديبهشت 1397 ساعت: 11:25

دلتنگم ... دلتنگ کسی که دیگر نیست ... اما شاید مرا از آن بالا ... از آن ور آسمان ها نگاه میکند ... بی معرفت جانم گاه که به خوابم می آیی دنیا را به من هدیه میدهی ... در خواب از چیزی ..زمانی سخن میگویی ... نمیدانم چیست توضیح میدهی برایم ... اما پس از بیداری فقط زمان در ذهنم مانده و دگر هیچ ... دوماه و دوسال ... نمیدانم تعبیر این خواب چیست ... این را هم به یاد شادمانی بی سبب ......
ما را در سایت شادمانی بی سبب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ekhateratman-tarik-fateme742 بازدید : 177 تاريخ : يکشنبه 30 ارديبهشت 1397 ساعت: 11:25

 گاهی لازمه آدم برای خودش بنویسه... میخوام برای خودم بگم اینجا ... شاید خیلی ها هم بخونن..شاید خیلی ها بگن خب یجا مخفی بنویس ... ولی الان جایی جز اینجا نیست ... گاهی لازم دارم که بنویسم به قول خودم بدنم نوشتنش کمه که دلش میخواد ... قید همه چی رو زدم و متمرکزم رو چند تا چیز ... شاید درست نباشه رو یچیز متمرکز شدن ... هرچقدر فکر میکنم اون چندتا چیز منتهی میشن ب شادمانی بی سبب ......
ما را در سایت شادمانی بی سبب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ekhateratman-tarik-fateme742 بازدید : 172 تاريخ : يکشنبه 30 ارديبهشت 1397 ساعت: 11:25

اتفاقایی که داره میفته رو اصلا نمیت نمیتونم درک کنم  کم طاقتم خیلی زیاااد خوب شده بودم  ولی دوباره جدیدا استرسم بالا گرفته انقدر استرس میگیرم که نفسم سخت میاد بالا و اذیت میشم ... این شدت استرس نمیدونم از کجا اومد ... درک اوضاع احوالم یکم زیاد سخت شده  گاهی دوست دارم به همه چی پایان بدم  اینکه راضی شد بره و بدون من این خودش یکی از چیزاییه ک جای شکر باقی داره شادمانی بی سبب ......
ما را در سایت شادمانی بی سبب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ekhateratman-tarik-fateme742 بازدید : 165 تاريخ : يکشنبه 30 ارديبهشت 1397 ساعت: 11:25

امروز همایش داشت ... دانش آموزای زیادی برای دیدنش میخواستن بیان و چه بسا حرفاش... تو اینکه تو راهی که رفته قدر شده شکی نیست و تحسین برانگیزه ... بهش افتخار میکنم  اما داره در حقم نامردی میکنه ... تنها خواسته ام اینه که ایکس که از دانش آموزاش هست رو کنسل کنه ... چون همکلاسیمه و اتفاقا خیلی هم ازش بدم میاد ... هیچ کسی نمیدونه که اون نزدیک ترین نسبت رو با من دا شادمانی بی سبب ......
ما را در سایت شادمانی بی سبب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ekhateratman-tarik-fateme742 بازدید : 161 تاريخ : يکشنبه 30 ارديبهشت 1397 ساعت: 11:25

امشب باهاش میرم اصفهان^ـ^

خییییییییییییلی خوشحالمممممم

قبول کرد اون شاگرده همکلاسیمو بزاره کنار

از تابستون خودمم میشم شاگردش

خدایا شکررررررت^ـ^

برای اولین باره که دارم میرم اصفهان ...


شادمانی بی سبب ......
ما را در سایت شادمانی بی سبب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ekhateratman-tarik-fateme742 بازدید : 172 تاريخ : يکشنبه 30 ارديبهشت 1397 ساعت: 11:25

اتفاقای جدید و پر ازمتفاوت بودن هست

شاید یه روز که سرم خلوت شد بیام و بنویسمشون ...

همه ی خاطراتم از یادم رفتن ... هیچی یادم نمیمونه

جوری به فراموشیپناه بردم که گاهی الانمم یادم نیست ...

راضی ام ...

اما شاید از این به بعد رو به خاظر بسپارم ... شاید ...

برایهمین اگه وقت داشتم میام خلاصه وار ثبتشون  میکنم ...

شادمانی بی سبب ......
ما را در سایت شادمانی بی سبب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ekhateratman-tarik-fateme742 بازدید : 155 تاريخ : يکشنبه 30 ارديبهشت 1397 ساعت: 11:25

سفر خیلی خوب بود مخصوصا اینکه از شانس ما نه بلیط قطار اون روز بود نه هواپیما ... مجبور شدیم تا اونجا با اتوبوس بریم:)) سفر با اتوبوس خیلی حال داد:)) چون همایش داشت نمیتونستیم جایی بریم ولی بهم گفت مگه میشه تا اینجا اوردمت نبرم که جایی رو ببینی ...برای همین فقط تونست دو جا ببره ... اما خب همونشم خیلی بود با اون وقتی که ما داشتیم  اولش پل خواجو یا همون سی و سه شادمانی بی سبب ......
ما را در سایت شادمانی بی سبب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ekhateratman-tarik-fateme742 بازدید : 178 تاريخ : يکشنبه 30 ارديبهشت 1397 ساعت: 11:25

امروز یکم تغییر و تحول تو وبلاگم ایجاد کردم  پس از مدت ها:)) داشتم (درباره ی من رو مینوشتم) درمورد بدنیا اومدنم نوشتم دلم خواست بنویسم که چیجور بوده ... من که شش ماه از به وجود اومدنم بود ک میگذشت همه ی دکتر ها به اتفاق این نظر رو به مادر پدرم میدن که این بچه باید باید بمیره نمیدونم چرا...چی دیدن و چیشده ک این حرفا رو زدن  یکسری گفته بودن ممکنه عقب مونده باش شادمانی بی سبب ......
ما را در سایت شادمانی بی سبب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ekhateratman-tarik-fateme742 بازدید : 182 تاريخ : يکشنبه 30 ارديبهشت 1397 ساعت: 11:25

شاید یکی از بهترین لحظه ها برای همه وقتی باشه که همه چیز تموم شده و همه تو صف هستیم تا یکی یکی جواب تمام کارامونو بدیم ...
لحظه ی قشنگ جاییه که وقتی نوبت تو میرسه ... وقتی زانو میزنی ...
همشون منتظرن ... وقتی ببیننت یه لبخند بزنن و یه پلک آروم بگن آروم برو
چقدر خوب میشه  این لحظه برای همه باشه
این لحظه رو برای همه دعا میکنم

+ماه رمضانتون ...ماه مهربانی...ماه مهمانیتون تو سفره ی خدا مبارک:)
التماس دعا
شادمانی بی سبب ......
ما را در سایت شادمانی بی سبب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ekhateratman-tarik-fateme742 بازدید : 168 تاريخ : يکشنبه 30 ارديبهشت 1397 ساعت: 11:25